«از حدود یک ماه قبل که به خاطر جدایی پدر و مادرم در خانه داییام زندگی میکردم، در این مدت خیلی افسرده بودم و با هیچ کس رابطهای نداشتم تا اینکه یک روز در مسیر بازگشت از مدرسه، با پسر جوانی به نام «رامین» آشنا شدم. او خیلی خوب حرف میزد و احساس میکردم با حرفهایش آرام میشوم. کم کم ارتباطمان نزدیکتر شد تا اینکه یک روز دایی و مادرم اتفاقی من و رامین را در پارک نزدیک خانه داییام دیدند. از ترس واکنش آنها و اینکه بلایی سرم بیاید، از دست آنها فرار کردم. نمیدانستم چکار کنم و روی برگشت به خانه هم نداشتم. در این دو ماه، سرگردان خیابانها بودم که رامین هم دیگر جواب تلفنم را نداد و فراری شد. هوا تاریک و سرد بود و نمیدانستم چه کنم.
خیلی اتفاقی یکی از دوستان رامین را پیدا کردم و او مرا به خانهشان برد و در پشت بامشان پنهان شدم. اما ساعاتی بعد او سراغ من آمد ؛ اول سعی کرد با چرب زبانی به من دست درازی کند اما وقتی با مقاومت من روبرو شد با زور و تهدید با من رابطه برقرار کرد. همه چیزم را باخته بودم و نمیدانستم باید چیکار کنم و کجا بروم ! چند روزی همانجا بودم که سر و کله رامین پیدا شد. فکر میکردم او مرا دوست دارد و کمکم میکند به او اطمینان کردم و با او به خانهاش رفتم. اما او هم با وعدههای دروغین با من ارتباط جنسی برقرار میکرد .
این شرایط ادامه داشت تا اینکه عموی رامین که داییام را میشناخت، از ماجرا بودن من در خانه رامین مطلع شد و داییام به خانه رامین آورد و او مرا به خانه برد. من ناخواسته در دام این دو شیطانصفت افتادم و حالا از آنها شکایت دارم. پس از این شکایت، «رامین» و «سعید» دستگیر شدند و صبح دیروز از زندان به شعبه هشتم دادگاه کیفری انتقال یافته و به صورت غیرعلنی محاکمه شدند. قاضی حسین اصغرزاده درباره این پرونده گفت: دو متهم در جلسات بازجویی و دادگاه منکر تجاوز به شاکی پرونده شدند و ادعا کردند که این دختر با میل خودش به خانه آنها رفته و با آنها ارتباط برقرار کرده است. براساس این گزارش، پس از اظهارات دختر نوجوان و متهمان پرونده، قضات وارد شور شدند تا حکمشان را درباره این پرونده صادر کنند
منبع : رکنا