مأموران پلیس از درگیری پسر جوانی در یکی از پارکهای تهران باخبر و در محل حاضر شدند. یکی از شاهدان به مأموران گفت: در حال عبور از خیابان بودم که دو جوان با هم درگیر شدند و یکی از آنها با چاقو ضربهای زد و فرارکرد.
با انتقال مصدوم به پزشکی قانونی مادر مقتول در حالی که به شدت اشک میریخت در تحقیقات به مأموران گفت: پسرم یاسر 24 ساله بود. او دوستان زیادی داشت.
آن روز با یکی از دوستانش به نام آرش قرار گذاشته بود که برای تفریح به پارک بروند. پسرم وقتی از من خداحافظی کرد دیگر او را ندیدم. با این توضیحات مأموران آرش 25 ساله را به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار دادند و بعد از شناسایی او را بازداشت کردند. او در بازجوییها جرمش را انکار کرد، اما در بازجوییهای متعدد بالاخره لب به اعتراف گشود و گفت: من و یاسر آن روز قرار داشتیم به پارک برویم. بعد از خوردن بستنی به سمت پارک میرفتیم که در راه هندزفری را از کیفم درآوردم تا آهنگ مورد علاقهام را گوش کنم. یاسر از من خواست تا هندزفری را به او بدهم، اما قبول نکردم و او از این موضوع ناراحت شد. کمی که جلوتر رفتیم ناگهان هندزفری را از دستم قاپید و باعث عصبانیتم شد. اعتراض کردم و او در جواب به من فحاشی کرد. همین اتفاق باعث درگیری شد ! من اصلا قصد کشتن او را نداشتم و فقط میخواستم او را بترسانم و هندز فری را پس بگیریم ؛ به او ضربه ای زدم و فرار کردم اما نمیداستم همان ضربه باعث مرگ دوستم شده است ! حالا خیلی پشیمانم …. پشیمان .
با اقرارهای متهم این پرونده در اولین جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از قرائت کیفرخواست توسط نماینده دادستان، اولیایدم درخواست قصاص کردند. سپس متهم به دستور ریاست دادگاه در جایگاه قرار گرفت و بار دیگر ماجرا را شرح داد. هیئت قضایی بعد از آخرین دفاع متهم بنا به درخواست اولیایدم او را به قصاص محکوم کرد و این رأی بعد از ارسال به دیوان عالی کشور توسط قضات یکی از شعبات آن تأیید شد. در حالی که این حکم در آستانه اجرا قرار داشت متهم توانست با پرداخت 400 میلیون تومان از چوبهدار فاصله بگیرد.
منبع : رکنا